جستجو
-
۱تصویر
اخبار تلگرافی از آذربایجان
گزارش تلگرافی از شهرهای مختلف آذربایجان و خبر دستگیری چند زن فاحشه در خوی.
-
۱تصویر
درباره حقوق صغری خانم، ۱۳۲۹ ق
برگه مشخصات صاحب حقوق: صغری خانم، دختر ملا جعفر، سی ساله، اهل خوی و ساکن تهران، حقوق خود را، که از سال ۱۳۲۸ ق برقرار است، به مبلغ هشت هزار دینار دریافت میکند.
-
۷تصویر
درباره عروس علیخان
مکاتباتی درباره اغتشاش در آذربایجان و قلع و قمع علیخان و ایل شکاک، این که در حمله به قلعه چهریق علیخان و همسر و فرزندانش موفق به فرار شدهاند اما عروسش، همسر محمد آقا، اسیر شده و چون بسیار زیبا بوده ناصرالدوله فرمانده لشکر دولتی او را تصاحب کرده و به آقا علی خواجه نصرت الدوله دستور داده است از او محافظت کند و برایش لباسهای فاخر تهیه کند؛ هم چنین درباره آزاد کردن عروس و سپردن او به شیخ الاسلام، سکونت میرعلیخان و اتباعش در خاک عثمانی؛ و روایت کشتن زنان به دست قزاقها که پس از بریدن گیسوان و جدا کردن سرشان، آنها را به عنوان مرد تحویل دادهاند تا انعام بگیرند.
-
۳تصویر
صورت مخلفات خانم سلطان،۱۳۳۰ ق
صورت مخلفاتی که زمان رفتن نور چشمی خانم سلطان از خوی به تبریز به او داده شده، شامل البسه و اثاث منزل و تعداد هر کدام
-
۲تصویر
عریضه زری، ۱۳۱۷ ق
عریضه ای تلگراف شده از طرف زری، دختر حاجی کثیرالله خان ایروانی و همسر اسدالله خان، تبعه روسیه، به صدر اعظم و شکایت از اینکه از زمان آمدن او به ماکو مهریه او، مبلغی پول، و جهیزیه اش را ورثه اسحاق پاشاخان به زور تصاحب کردهاند و عزت الله خان دائم به منزل او حمله میکند و وی را مورد ارعاب قرار می دهد. او به نظام السلطنه شکایت کرده که این شکایت به جایی نرسیده است و به دلیل وحشت کودکانش به ایروان بازگشته است.
-
۱تصویر
قرار بعد از طلاق خدیجه بگم خانم، ۱۳۲۴ ق
قرارداد میان علویه خدیجه بگم خانم، دختر حاجی سید علی خویی، با همسرش، حاجی احمد خویی، مبنی بر این که بعد از طلاق و تمام شدن عدهاش تا زمان رفتن به خوی در خانه حاجی احمد بماند و هر ماه مبلغ یازده تومان قران جدید از بابت خرج و مصارف یا کرایه خانه به حاجی احمد بدهد. همچنین بابت استفاده از لباس چیت، شال حریر، اسباب طلا، هر ماه شش هزار دینار با پول توتون پرداخت کند. وقت رفتن به خوی، خدیجه بگم خانم باید تمام لباسها و اسباب طلاها را با اجرت هر قدر که باشد از قرار ماهی پانزده تومان حساب کرده پرداخت کند.
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: درباره خدمت همه روزه به حاجی سطوة السلطنه پس از بازگشت از خوی و سلماس؛ محبت میرزا حمزه [؟] خان منشی باشی در تعلیم او؛ شکایت از موقعیت خود و اینکه هیچ امتیازی نگرفته است و درخواست برای انجام اقدامی برای وی تا دیر نشده.
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: خطاب به نور چشم عزیز من؛ اشاره به دریافت نامه ۲۴ شوال در دهم ماه و اینکه پست یک هفته در دادن نامه تأخیر داشته؛ درباره اشاره مخاطب به نرسیدن بعضی نامهها و چند پیشنهاد از سوی نویسنده: نامهها دارای تاریخ باشد و تاریخ ارسال نامهها را یادداشت کند و هر وقت نویسنده جواب میدهد به تاریخ نامه اشاره میکند؛ دیگر اینکه پست هر هفته دو بار میآید، اگر مخاطب نمیتواند هفتهای دوبار نامه بنویسد هر هفته یک نامه بنویسد تا تاریخ آن به خاطرش بماند؛ در ادامه اشاره به میرزا عباسخان و حمل اسباب به خوی، اینکه در این خصوص با مخاطب مشورت کرده و از او دستورالعمل خواسته بوده که نامه به...
-
۲تصویر
نامه به جعفرخان
نامه از خوی، گزیده متن: فدایت شوم، انشاءالله مزاج مبارک در کمال استقامت است. حالا چند روز است که تشریف برده اید ابداً احوالی ندارد از این جهت مایۀ نگرانی شده است پس چرا احوالی نداده اید. چون حامل عازم بود لازم دانسته زحمت افزا شدم. چون مقرب الحضرت عبدالله بیک به [ناخوانا] قشلاق رفته بود دو روز مانده دیروز تشریف آورد. خیلی از جهت خانم نگران است، البته احوال سلامت او را مرقوم فرمائید. دیگر هرگاه کار لازمی نداشته باشید به زودی تشریف بیاورید که زیاد تأخیر نباشد و از محمد بیک هم احوالی بنویسید و کاروان [ناخوانا] پیشرفته است یا نه. البته تشریف بیاورید، خدمت علیه عالیه خانم سلام مخصوص برسانید،...
-
۲تصویر
نامه به حاج احمد آقا تاجر خویی
نامه به حاج احمد آقا تاجر خوی، در خصوص مسائل مالی حاج احمد و آقایان دیگر از جمله حاج محمد جعفر اوف، حاج محمد علی آقا رضا اوف، حاج علی محمد و حاج اسماعیل که به حاجی احمد بدهکار و مقروض هستند؛ او برای مرحومه زحمت بسیار کشیده و هر کار می خواسته برایش انجام می داده، مرحومه از دست او راضی بوده و نویسنده حتی مایل بوده جای او ناخوش می شده، از مخاطب گله کرده که او را سرزنش کرده، و از او خواسته از مرحومه چیزی ننویسد؛ درباره محمد جواد، او را پس از هشت روز ختنه کرده اند، آبله هم نگرفته و سلامت است و خواسته مخاطب نگرانش نباشد؛ برای مادر نوزاد رحمت خواسته که کسی را نداشته تا دردش را به او بگوید و شب و...
غربال
- D شروع از اول
نوع
موضوع
- پول(۸)
- نامه نگاری(۷)
- امور مالی(۶)
- اجرت(۶)
- لباس(۵)
- دارایی، ملک، اداره املاک(۵)
- مرگ(۳)
- قشون(۳)
- سیاست و دولت(۳)
- سفر(۳)
- زن و شوهر(۳)
- غله(۲)
- ده(۲)
- حیوان(۲)
- تلگراف(۲)
- تحصیلات(۲)
- بچه(۲)
- بدهی و قرض(۲)
- اسلحه(۲)
- اثاث خانه(۲)
- بیشتر
- پول(۸)
- نامه نگاری(۷)
- امور مالی(۶)
- اجرت(۶)
- لباس(۵)
- دارایی، ملک، اداره املاک(۵)
- مرگ(۳)
- قشون(۳)
- سیاست و دولت(۳)
- سفر(۳)
- زن و شوهر(۳)
- غله(۲)
- ده(۲)
- حیوان(۲)
- تلگراف(۲)
- تحصیلات(۲)
- بچه(۲)
- بدهی و قرض(۲)
- اسلحه(۲)
- اثاث خانه(۲)
- کلاه(۱)
- کشاورزی(۱)
- پست(۱)
- پارچه(۱)
- وقف(۱)
- هدیه(۱)
- نوزاد(۱)
- مهریه(۱)
- مطبوعات(۱)
- مسکن(۱)
- قنات(۱)
- فرش(۱)
- فحشا(۱)
- غصب(۱)
- غذا(۱)
- غارت(۱)
- عریضه(۱)
- عثمانی(۱)
- طلاق(۱)
- طلا(۱)
- طب و طبابت(۱)
- صیغه(۱)
- زیارت و زیارتگاه(۱)
- دعوا(۱)
- ختنه(۱)
- جواهر و جواهرآلات(۱)
- جهیزیه(۱)
- جعبه(۱)
- جرم و جنایت(۱)
- تنباکو(۱)
- تجارت(۱)
- بیماری(۱)
- ارمنی(۱)
- اجاره(۱)
- آیین و مراسم (۱)
- آب و آبیاری(۱)